مددی که چشم مستت به خمار کشت ما را...
خدمت خدای بزرگ٬
سلام!
غرض از مزاحمت این بود که٬ ای والله٬ دست مریزاد٬ تو که خیلی مشتی بودی٬ آخه این رسم جوونمردیه؟! انصافتو شکر٬ پس کرمت کجا رفته؟ با اینهمه نعمت یه گوشه چشمی هم به ما نگاه کن بابا...
شکواییه ای زیر نور ماه شبیه عاشق شدن در دی ماه٬ مردن در شهریور!
پ.ن.
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد... نظری کن که چیزی نمونده جلوی چشم شما ما را غم بدرد!