ما شبی دست برآریم و دعایی بکنیم...
تا چشمهای خیس تو راهی نمانده است...

و عزتی و جلالی لاقطعن امل کل امل امل غیری بالایاس و لاکسونه ثوب المذلة فی الناس و لابعدنه من فرجی و فضلی. اعبدی یامل فی الشدائد غیری و الشدائد بیدی و یرجو سوای و انا الغنی الجواد؟ بیدی مفاتیح الابواب و هی المغلقة و بابی مفتوح لمن دعانی. الم تعلمون ان من دهته نائبه لم یملک کشفها عنه غیری؟ فمالی اراه یامله معرضا عنی و قد اعطیته بجودی و کرمی ما لم یساله فاعرض عنی و لم یسالنی و سال نائبته غیری؟ و انا الله ابتدی بالعطیه قبل المساله افاسال فلا اجود؟ کلا الیس الجود و الکرم لی؟ الیس الدنیا و الاخره بیدی؟ فلو ان اهل سبع سموات و ارضین سالونی جمیعا و اعطیت کل واحد منهم مسالته ما نقص ذلک من ملکی مثل جناح البعوضه و کیف ینقص ملک و انا قیمه؟
المراقبات- آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی
پ.ن.
وَ أسئَلکَ سُوالَ خاضِعٍ مُتَذللٍ خاشِعٍ...
پ.ن.
گفته بودمت که٬ تا لیلة الرغائب. و حالا اینست آن لیلة الرغائب تو و اینست حال ما. حالا دیگر کار می افتد با تو و کرمت که خواهی بیا ببخشای خواهی برو جفا کن!
پ.ن.
خدایا تیتر این پست را یک تهدید جدی تلقی کن٬ لطفا!!!