به یاد مظلومیت کابل های فجیره
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
.
دنیا سزای افتادگی را خوب می دهد عزیزم٬ خیلی. آنقدر که اگر کابلهای فجیره آخرین بازمانده کابلهای روی زمین باشند حتی کشتی نوح هم کمرشان را می شکند!
پ.ن.
الحزن لنا...
یعنی هیچ وقت نفهمیدم چطور شد یا خدای ناکرده غم چه کم از باقی داشت که کسی برایش روز که نه حداقل شبی را جهانی نکرد. آن هم غمی که پاره تن روح پاره پاره ما بود!
پ.ن.
راه تو بر بست و گشایش است و راه ما بر قبض و حزن. اکنون تو شاد و خرم زی تا ما اندوه تو می خوریم٬ که هر دو کار او می کنیم...
+ نوشته شده در یکشنبه چهاردهم شهریور ۱۳۸۹ ساعت 13:38 توسط ناشناس