قایم باشک
(یا بررسی سیر تحولات جوامع بشری در یک پرده)
{مکان: زیر درخت گلابی}
یک٬
دو٬
سه٬
{صدای باران و افکت}
زیر باران باید...
چهار
پنج
.
.
.
ده
رفت؟ بیام؟
بیا!
{صدای صور اسرافیل... پرده می افتد}
پ.ن.
موازنه قدرت٬ تقسیم وظایف٬ مسئولیت پذیری و حتی حفظ توازن استاتیک صحنه لازم می دارد تا همیشه یکی با شک چشم بگذارد تا دیگری بی شک قایم شود!
پ.ن.
آی دستش بشکنه اون که اول بار اسم منو با خط شکسته نوشت٬ آی دستش بشکنه!!!
پ.ن.
در ضمیر ما نمی گنجد به غیر از دوست کس/ هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۸۹ ساعت 14:13 توسط ناشناس